مادران شريف

دستور دادن به كودك( جلسات حاج آقا بهرامي)

1393/7/29 0:27
نویسنده : انجمن مادران
797 بازدید
اشتراک گذاری

برگردیم به روایت که گفت «بچه 7 سال سید است». یعنی تغییر پذیر هم نیست. شاید آدم با خودش فکر کند 4 بار بهش دستور می دهم درست می شود!  این دسته بیانات واقعیت امر را می گوید.شما بدانید بچه تا 7 سال این است. مثل اینکه شما گندم را بردید آرد کردید این آرد است. حالا اگر بهش آب زدید خمیر می شود. نمی شود خمیر را خورد! اینکه می گوید «الولد سید سبع سنین» می خواهد این را به خورد ما بدهد که او چنین است. حتی اگر  تو برخوردی کردی که یعنی بچه من اینگونه نیست فکر نکن بچه اینگونه نیست. این بچه خودش را  اینگونه نشان نمی دهد. یا از تو ترسیده . حقیقت او در تنگنا و فشار ممکن است پنهان شود اما عوض نمی شود. اگر کسی می بیند حوصله آقا بالاسر ندارد بچه نیاورد. بچه داری آمادگی می خواهد. این هم یک نکته است.
- دستور دادن کودک و نحوه برخورد ما:

نکته بعد اینکه شما یک آقایی را در نظر بگیرید. احکامی و مسائلی که او دارد. از یک طرف او اقتضائاتی دارد و از طرفی ما باید کارهایی انجام دهیم. ما باید به تناسب او خودمان را هماهنگ کنیم. آقا که دستور می دهد من از اینطرف باید برحسب ظاهر پذیرای موضوع باشد. چرا می گویم برحسب ظاهر؟ چون او کودک است معلوم نیست دستوری که می دهد درست باشد. انجام آن یک مطلب است، پذیرش دستور و همراهی با آن یک مطلب دیگر است. اگر من این دستوری را که بچه می گوید با او همراهی نکنم  به سیادتش ضربه می زنم. اگر این را انجام بدهم به بچگی او ضربه می زنم. مثلا می گوید من اینقدر پفک می خواهم . اگر بد با این دستور برخورد کنم شخصیتش از بین می رود .اگر انجام بدهم جسمش آسیب می بیند. اینها  دو موضوع جداست. باید به خوبی با دستور همراهی کرد اما از انجامش به خوبی در رفت. یک حیثش پس دستور دادن است. بچه دستور می دهد. اگر بچه ای دستور نمی دهد آدم باید به او شک کند. لذا می گویند بچه هایی که شخصیتهای قوی دارند آقا بالاسر بچه ها می شود. این اتفاقا نشان می دهد او شخصیتش قویتر می شود. از این که بچه ای زیر دست است خوشمان نیاید. این کانه خوب شکوفا نشده است و خود ما باید این را راه بیندازیم. پس یک ویژگی دستور دادن است. درمقابل این دستور دادن نپذیرفتن  دستور است. من نباید زیاد بکن نکن بکنم. امر و نهی نکنم. حالا برویم در زندگی مان ببنیم ما به بچه ها بکن نکن زیاد می کنیم. این که من به او بگویم بکن خلاف شخصیت اوست. برای همین شما وقتی دستور می دهی هر قدر که فشار را بیشتر کنی بچه مقاومتش بیشتر می شود و کم کم به لجاجت می کشد و  گاهی از لجاجت می گذرد و به پدر آزاری و مادرآزاری می کشد. پس یک آقا پذیرای دستور نیست پس من نباید دستور بدهم. اگر من کاری را بخواهم انجام دهد چگونه به او بگویم؟ اینجا در خواهش و التماس و احساسات و اظهار درد باز می شود. مثلا من می گویم« برو آب بیاور». خوب نمی رود. بحث ترس بچه از مادر و پدر جداست. اگر ترس بیاید وسط که هیچ دیگر تربیت نیست. اگر من بخواهم شخصیت او مراعات شود چگونه به او بگویم که آب می خواهم. می گویم «بابا یه ذره آب برای من نمی آوری». این هم اظهار درد است هم خواهش است. همانطور که دردم رامی گویم از او خواهش می کنم. او هر خواهش را برآورده نمی کند اما راهها را داریم می گوییم. خانمهای قدیمی در این جهات خیلی قویتر بودند. در روزگار ما چون گرفتاریها زیادتر شده و خانمها و آقایون از خودشان غافل شدند نمی دانند چی دارند. مثلا خانمها یکی از ابزارهای قویشان زبان است. صوت خانمها اصلا اثر گذار است. اما الان  اینگونه نیست.  اینجا ممکن است شیطان بگوید اینطوری جایگاه پدر و مادر خرد می شود . مانباید اشتباه کنیم. جایگاه پدر و مادر اصلا همین است. شاید شیطان بگوید اینطوری بچه لوس می شود. نه این نیست. اگر بچه این است همین است. مثل اینکه این گل که در گلدان است شما بگویی زیادبهش برسی لوس می شه. نه این اگر بخواهد رشد کند باید به آن رسیدگی کنی. بچه را باید اقا دید و فکر کرد که از یک آقا چی سر می زند. ما هم از آنطرف به تناسب او با هاش برخورد کنیم. غیر از این باشد شخصیت بچه شکل نمی گیرد. اگر در این 7 سال شخصیت او شکل نگرفت برای بحثهای بعدی هم آماده نیست و کار مشکل خواهد شد.

حاج آقا بهرامي

كلاس تربيت فرزند

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)