مادران شريف

مهم ترين اصل، پوشاندن عيبها( جلسات حاج آقا بهرامي)

1393/10/6 2:36
نویسنده : انجمن مادران
447 بازدید
اشتراک گذاری

مطلبي كه ما بايد در مورد بچه ها مراعات کنیم و خیلی مهم است،

این که میگویم خیلی مهم است،

همه ما برگردیم به دوران بچگیمان، آن وقت میفهمیم این مطلبی که بنده میخواهم بگویم مهم هست یا نیست.

میفرمایند:«والستر علیه»، براو پوشش و پرده بیاندازیم.اینکه میگویند برش پوشش و پرده بیاندازند به نظر نمیآید در مورد خوبیهایش بگویند، یعنی بچه یک چیز خوبی دارد، آدم آن را از دیگران پنهان کند،خب این را که بگوییم مشکلی برای بچه ندارد.ستر و پوشش در مورد عیبها،نقصها،ناتوانیها، زشتیها، خطاهاو ... اینهاست

.حالا شما برگردید به دوران بچهگی خودتان که آدم یک خطایی، یک اشتباهی، یک چیزی ازش سر میزد که خوشش نمیآید دیگران بفهمند.بعد مهمان میآمد،آدم احساس میکرد الان پدر، مادر یا یک کسی میخواهد همان قضیه را بگوید

.حالا نمیدانم،ما که از این چیزها زیاد داشتیيم ،نمیدانم شما؟....شما آن لحظه را یادتان بیاید که چقدر بر انسان سخت میشد که الان این زبان باز میکند آن کار من را بگوید.جزو سختترین لحظات انسان که گاهی تا آخر عمر هم یادش نمیرود همین موضوع است که یک چیزی از انسان سر زده است که پوشیده باید میماند و این را باز،پرده اش را کنار زدند.حالا هرکسی این کار را بکند بد است ولی پدر و مادر بسیار بد است.

همین الان شما بچه هاي خودتان را نمیگویم بروید امتحان کنید چون هم پیش آمده و هم متاسفانه باز هم پیش میآید،آن لحظهای که یک چیزی این جوری میخواهید بگویید میبینید بچه به کل بیقرار میشود،هیچ جوری تاب نمیآورد،دهن آدم را میگیرد، داد و بیداد میکند،صدا میزند، اشاره میکند، فلان میکند

.این یک مطلب خیلی مهمی است.خود بچه سرتا پا عیب و نقص و کاستی و مشکلات و ایراد است،فقط چون بچه است اینجور است.چون بچه است روزی چند بار گریه میکند،روزی چند بار قهر میکند،روزی چند بار خودش را کثیف میکند،حرفهای بیمعنا میزند،اصلا بچه همهاش همین است یعنی شما دقت میکنید بچه از آن موقع که به دنیا میآید چه در کثیف کردن خودش تا همینجور بیاید جلو مدام همینها است.آن وقت اگر اینها بخواهد باز شود آن "سید سبع سنین" به کل نابود میشود. یعنی برای این دیگر شخصیت نمیماند. ما تو حساب خودمان که با هم گفتگو میکنیم مثلا میگویم بچه این کار را کرد طرف هم میگوید بچه است عیبی ندارد،بین خودمان این مطلب مهم نیست یعنی وقتی که من به فلانی میگویم بچهام این کار را کرد او هم به من میگوید مهم  نیست، من فکر میکنم چون بین خودمان موضوع مهم نیست، بین ما و بچه هم موضوع مهم نیست در حالی که برای بچه خود گفتن همین موضوع خیلی مهم است.خیلی مهم است.مثلا آدم میگوید من به بچه ام  گفتم برو نان بگیر و او نرفت،خب این یک کاستی است برای بچه،ببخشید من این مثال را میزنم،این برای ما چیزی نیست او هم میگوید بچه است حرف گوش نکرد ولی برای خود بچه، خیلی ببخشید مثل این است که بیایید زن را بگویید زنا کرد، برای شخصیت او اینجوری است، لذا در این مطلب خیلی بحث جدی است

یعنی بنده گاهی خودم فکر میکنم که اگر انسان هیچ کاری به کار بچه نداشته باشد جز اینکه همین مطلب را در موردش مراعات بکند کافی است که تربیت بشود.حالا اینجا هم میفرمایند:«والستر علیه» بر بچه پوشش بیاندازیم.چرا میگویند پوشش بیانداریم چون پدر و مادر و این هایی که که اطراف بچه اند،خب میفهند و همه چیز را میبینند، بچه هم از اینها باکی ندارد.

میگویند پدر و مادر برای بچههای کوچک،مثل خدا برای ما است.همان جور که ما از اینکه خدا از خیلی چیزها خبر دارد، زیاد باکی نداریم ولی اگر یک کس دیگری بفهمد خیلی برایمان سخت است، بچه هم اینجور است.پدر و مادر را محرم خودش میداند،دلسوز خودش میداند.شناخته است،خیلی باکی ندارد،یعنی احساس میکند شخصیتش اینجا دچار مشکل نمیشود.ولی آنجاهایی که بچه حرمت دارد،بچه به هرحال انسان است دیگر،برای خودش حساب کتابهایی دارد،در آنجا اصلا نمیتواند تحمل کند.

همین بحث در مورد زن و شوهر هم هست،در قرآن داریم، هن لباس لکم و انتم لباس لهن،شما برای خانمهایتان لباس هستید، خانمهایتان هم برای شما لباساند. یعنی شما که زن و شوهر شدید به طور طبیعی عیب و نقصهایتان پیش هم آشکار میشود.یک روز،دو روز، یک ماه، دو ماه، میتوانید نگه دارید. زن و شوهری که مدتها قرار است با هم زندگی بکنند هر چه هم بخواهند پنهان کاری بکنند همه چیز رو میشود. حالاکه همه چیز رو میشود، خب مثل بدن خودم انسان میشود، حالا من بدن خودم را، جایی که عیب و نقص دارم، چه کار میکنم؟ میپوشانمش دیگر.برای همسرم را هم باید بپوشانم.لذا انسان همسرش هم اگر عیب و نقص داشت یک جایی بگوید برای آن طرف اصلا قابل تحمل نیست.قابل تحمل نیست چون آنجا جایی است که اینها باز میشود.چون باز میشود باید پوشانده شود. خیلی معذرت میخواهم، مثل مادر که فرض کنید بچه را تا چندسالگی لختش میکند، میشوید، تمیز میکند،کهنه میکند و ... خب چون همین اختیار را به مادر داده اند بايد بپوشاند.حالا هر روز که این بچه را حمام میکند،برود مفصل قصه هايي هم برای همسایه بگوید،خود این مطلب خیانت است.من که این در دست و دامن من است،نگهدارش نباشم.مثل پزشکی که بیمار میرود و دلش را آنجا باز میکند، عیب و ایرادهایش را میگوید.چون آنجا باز میشود باید پوشانده شود و این مطلب مهم است.

هرچه بگوییم مهم است باز هم کم گفتیم. از باب شوخی، از باب جدی، از باب تنبیه، هر جور که میخواهید فکر کنید، پیش دیگران عیب و نقص بچه را نگویید.کارهای بچه را نگویید. آن چیزی که نمیخواهند، خوششان نمیآید، شخصیتشان خرد میشود را نگویید.خیلی وقتها ما چون خودمان کیف میکنیم شروع میکنیم به گفتن.خب این بد است، یک کس دیگر از بین برود برای اینکه ما بنشینیم و بخندیم. این را هم خدمت شما عرض كه خيلي از اینها هم غیبت میشود. فرقی نمیکند بزرگ یا کوچک باشد،غیبت حرام است.

آن وقت اگر ما این را بپوشانیم، این پوششی که روی این میافتد خودش زمینهای میشود که بچه خودش را جمع کند.یعنی از آن عیب و نقص بیرون بیاید.اگر ما پرده را پاره کردیم بچه هم مثل ما میگوید: آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب.حالا که من آبرویم رفت، شخصیتم که خرد شد دیگر چرا کیفش را نکنم.خود ما هم دیدهایم، بچه ها  وقتی این پرده را کنار میزنیم،معمولا کار را خرابتر میکنند. دست به یک کار بدتر از آن هم میزنند. یعنی یک دفعه میبینیم یک گند دیگری بالا آورده! چهارتا حرف زشت هم مثلا به آدم میزنند.چون میبینند دیگر این شخصیت پاره شده است.

آن وقت از آن طرف هم توجه کنید که اگر ما میخواهیم خدای متعال بر عیب و نقصهای ما، کمبودهای ما، خطاهای ما، بدیهای ما پوشش بیاندازد، آبرویمان پیش دیگران نرود، راهش این است که ما هم بر عیب و نقص دیگران پرده بیاندازیم.هر کسی پرده دیگری را حفظ نکند، حتی اگر کوچک باشد، بدانید که این در مورد خودش  جاري میشود یعنی دیر یا زود پرده ها کنار میرود، آن وقت دیگران هم میبینند از او، خیلی چیزها که دوست ندارد ببینند. لذا جاهایی که میشود خوبیهای بچههایمان را بگوییم، به خصوص جلوی خودشان ، بگوييم.

نمیگویم  از آن ور جوری از بچه ها تعریف و تمجید بکنیم که بچه دچار شخصیت کاذب بشود، نه! آن هم بد است. در این حد که بچه تشویق بشود. معمولا هم سعی کنیم با یاد خدا شروع کنیم، که خب الحمدلله پسر من اینجور است، پسر من آن جور است، دختر من اینجور است. اینها خیلی خوب است ولی نه اینکه این هم از حد بگذرد، این بچه فقط برای دیگران کار را بکند.نه! کار را چون خوب است، بچه کار خوب کرده است، به این توجه اش بدهیم. نه اینکه توجه اش بدهیم به دیگران که اهل ریا و ... بار بیاید.

حاج آقا بهرامي

حوزه دانشجويي شريف

با تشكر از خانم ها مرضيه پور چريكي و مريم صالحي

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

لیلا
6 دی 93 9:16
سلام مایده جان من اولین باره که کامل مطلب رو خوندم. الان باید برم بقیه ی مطالب رو هم ببینم. ممنون که اندازه ی قلم رو بزرگ کردی خیلی بهتر شد.
انجمن مادران
پاسخ
سلام ببخشيد كه تا حالا كوچيك بود و اذيت ميشديد حالا ميرم بقيه رو هم بزرگ ميكنم
لیلا
6 دی 93 9:19
راستی یه نکته ای دقت کردید که این مطلب لزوما مربوط به مسائل و کارهای بد نیست. من یادمه خودم بچه که بودم حتی اگر یه کار خوب هم میکردم بعضی وقتا اصلا دلم نمی خواست مامان و بابام اینو جایی بگن. یا مثلا سر سفره نشستم آب میخوام، آروم به بابام میگم برام آب بریزه بعدش ایشون بلند خواسته من رو تکرار میکرد. این برام مثل زجر بود. البته این موضوع رو بارها توی خواهر زاده هام هم دیدم. همین حالتهایی که حاج آقا میگن. دهن مادرشون رو میگیرن و کلی شاکی میشن.
انجمن مادران
پاسخ
آرهليلا فكر كنم هممون كلي از اين خاطره ها داريم ولي الان كه در جايگاه بزرگترها قرار گرفتيم يادمون رفته چه خوب كه حاج آقا بهرامي ياد آوري كردن
لیلا
6 دی 93 9:19
بچه ها به نظرم خوبه اینجا مباحثه هم در مورد مطالب داشته باشیم.